فایل من

کلمات کلیدی

دانلود

خرید

نرم افزار های آماده

موبایل

تبلت

دانلود و خرید دانلود رام رسمی اندروید 6

خرید و دانلود دانلود رام رسمی اندروید 6

دانلود و خرید دانلود رام رسمی تبلت ایسو

خرید و دانلود دانلود رام رسمی تبلت ایسو

دانلود و خرید دانلود رام رسمی اندروید 5 1

خرید و دانلود دانلود رام رسمی اندروید 5 1

دانلود دانلود رام رسمی اندروید 6 شیائوم

دانلود و خرید دانلود رام رسمی اندروید 4 4

خرید و دانلود دانلود رام رسمی اندروید 4 4

دانلود و خرید دانلود رام رسمی تبلت آرکا

خرید و دانلود دانلود رام رسمی تبلت آرکا

دانلود و خرید دانلود رام رسمی اندروید 6 0 1

خرید و دانلود دانلود رام رسمی اندروید 6 0 1

دانلود و خرید دانلود رام رسمی تبلت پرست

خرید و دانلود دانلود رام رسمی تبلت پرست

دانلود و خرید دانلود رام رسمی اندروید 4 4 2

خرید و دانلود دانلود رام رسمی اندروید 4 4 2

دانلود دانلود رام رسمی اندروید 6 0 1 سامسو

دانلود و خرید دانلود رام رسمی اندروید 5 1 1

خرید و دانلود دانلود رام رسمی اندروید 5 1 1

دانلود و خرید دانلود رام رسمی اندروید 5

خرید و دانلود دانلود رام رسمی اندروید 5

دانلود و خرید دانلود رام رسمی اندروید 4 3

خرید و دانلود دانلود رام رسمی اندروید 4 3

خرید دانلود رام رسمی اندروید 6 0 1 سامسونگ ga

بایگانی
  • ۰
  • ۰

دانلود فایل(کلیک کنید)

766 - دانلود جزوه زبانشناسی – تحلیل کلام – آواشناسی و واجشناسی – زبانشناسی تاریخی - 148 صفحه فایل ورد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

)

  1. آواشناسی
  2. واجشناسی
  3. صرف (ساختواژه)
  4. نحو
  5. معناشناسی
  6. کاربردشناسی
  7. تحلیل کلام
  8. زبان شناسی تاریخی
  9. طبقه بندی زبانها

 

زبان شناسی

زبانشناسی مطالعه علمی زبان است. این علم در وهله اول به زبان در مفهوم عام آن می نگرد یعنی از یک سو همه زبانها و از سوی دیگر آن خصوصیت انسان که او را از جانداران دیگر متمایز می کند (قوه نطق). تفاوت زبانشناسی با علوم دیگری که کم و بیش به زبان می پردازند در این است که زبانشناسی زبان را برای توضیح خود زبان بررسی می کند ولی آن علوم زبان را توضیح چیز دیگری به کار می گیرند (مثلاً برای مطالعه استعداد روانی تکلم یا قوانین تفکر یا نهادهای اجتماعی یا ضایعات مخ و اندامهای گفتار). باید دانست مطالعه تاریخ تحول و خویشاوندی زبانها و روابط آنها با یکدیگر موضوع "ریشه شناسی "، "زبانهای باستانی و"فقه اللغه" است.

زبان مهمترین وسیله ارتباطی بشر و پایه همه نهادهای اجتماعی اوست. اصطلاحاتی مانند "زبان موسیقی"، و "زبان گلها" و "زبان تصاویر" استعاره هایی بیش نیست؛ نه موسیقی زبان است، نه نقاشی و نه پیکرتراشی.

دم زدن و راه رفتن نتیجه کاربرد طبیعی بعضی از اندامهای بدن یعنی ششها و پاهاست. امّا زبان چنین نیست زیرا موضع معین و منحصری در بدن برای آن وجود ندارد. هر چند در علم آواشناسی سخن از اندامهای گفتاری به میان می آید ولی وظیفه اصلی هر یک از این اندامها چیز دیگری است سوای ایجاد صوت به منظور بیان مفاهیم ذهن. مثلاً دهان برای جویدن و فرودادن غذا و زبان برای چشیدن و حفره های بینی برای نفس کشیدن به کار می روند و دیگر اعضای گفتار به همچنین.

تعریفی از زبان که هم جامع باشد یعنی شامل همه زبانه شود و هم مانع باشد یعنی شامل چیزی جز زبان نشود: زبان آن نهاد اجتماعی است که از نشانه استفاده می کند.

نشانه  چیست؟ هر چیزی که نماینده چیز دیگری جز خودش باشد یا به عبارت دیگر بر چیز دیگری جز خودش دلالت کند. هر نشانه دارای دو قسمت (رویه) است: دال (که در مورد کلمات زبان به آن لفظ می گویند) و مدلول (معنی). دال می تواند گفتاری یا نوشتاری باشد مانند صورت گفتاری و نوشتاری کلمه "کتاب" و مدلول همان معنای "کتاب" است. رابطه بین دال و مدلول را دلالت می گویند. دلالت عمل نشانه است نه خود نشانه.

انواع نشانه های مورد استفاده در زندگی اجتماعی بشر: تصویری، طبیعی و وضعی.

نشانه تصویری: بین دال و مدلول آن (صورت و مفهوم آن) شباهت عینی و تقلیدی وجود دارد مانند دلالت عکس مار بر خود مار، دلالت نقشه جغرافیا بر مناطق زمین.

نشانه طبیعی (= نشانه عقلی و طبعی): بین دال و مدلول آن رابطه همجواری یا تماس (رابطه علت و معلولی) وجود دارد مانند رابطه بین آتش و دود، تب و احساس درد. فرق نشانه های طبیعی و وضعی در این است که عمداً به قصد ایجاد ارتباط به وجود نیامده است.

نشانه وضعی: رابطه بین دال و مدلول، رابطه ای قراردادی است نه ذاتی و خودبخودی. مانند دلالت لفظ "اسب" بر خود "اسب"، دلالت "نور قرمز سر چهار راه" بر "عبور ممنوع".

برای رسیدن از نشانه به شیء خارجی باید از دو مرحله (دلالت) بگذریم: دلالت دال (لفظ) بر مدلول (معنی) و دلالت مدلول بر شیء خارجی. مثلاً با شنیدن لفظ "دیوار" به معنای "دیوار" و از معنای "دیوار"به خود دیوار می رسیم.

نکته: بین مفهوم و مصداق نسبت معکوس برقرار است زیرا هرچه مفهوم وسیع تر باشد، مصداق آن محدودتر می شود و بالعکس.

 بعضی از موارد حروف اضافه، حروف ربط و افعال ربطی و ...و یا حتی اسمهای معنی (شجاعت و ...) یا دیو و پری در عالم خارج مصداق (ما به ازاء خارجی) ندارند، از طرفی حتی اسمهای ذات را نمی توان همیشه به یقین دارای مصداق دانست مثلاً کلمه سیب بر مفهوم کلّی و انتزاعی سیب دلالت می کند نه بر فلان سیب مشخص و واقعی یعنی مصداق آن در عالم خارج. پس در مورد نشانه های زبان، با دال و مدلول و دلالت سروکار داریم نه با واقعیت.

گفتیم زبان مجموعه ای از نشانه هاست. مجموعه نشانه های زبان یک کل مرتبط و منضبط می سازند که عناصر سازنده آن بر اساس اصول و قواعد خاصی که در هر زبان با زبان دیگر تفاوت دارد به یکدیگر وابسته و پیوسته اند چنانچه اگر یک جزء تغییر کند، اجزلی دیگر نیز تغییر می کنند. فردینان دوسوسور-بنیانگذار زبانشناسی جدید- این مجموعه جدید را سیستم نامید و در فارسی آن را ساختار ترجمه کرده اند. منظور از همه اینها اینست که زبان مجموعه ای از دانش نظام یافته است. اهمیت کار سوسور دراینست که به خصوصیت وابستگی و پیوستگی اجزای این مجموعه اشاره کرده و آن را جزو مهمترین اوصاف ذاتی زبان شمرده است. به نظر سوسور زبان مجموعه پراکنده ای از اجزای نامتجانس نیست بلکه دستگاهی منسجم است که در آن هر جزء به جزء دیگر بستگی دارد و ارزش هر واحد تابع وضع ترکیبی آن است. این نظریه در واقع نقطه مقابل نظریه اتومیسم (اصالت ذره) است که بر اساس آن جهان یا هر کدام از جلوه های آن از اجتماع تعدادی ذره ریز تشکیل شده است و اگر چیزی به آن اضافه کنیم و یا برداریم در ماهیت کلّی و نحوه عمل آن مجموعه تغییری جز افزایش یا کاهش روی نمی دهد.

 

زبان مجموعه ای از دستگاه های کوچک است که از ترکیب آنها دستگاه های بزرگ تر و از ترکیب اینها دستگاه کل زبان به وجود می آید. هر دستگاه از اجزای به هم پیوسته ای تشکیل شده است که بر اساس سلسله مراتب هم با یکدیگر و هم با دستگاه خود و هم با دستگاه های دیگر رابطه متقابل دارند.

دستگاه زبانی و به طور کلّی هر دستگاه نشانه ای متکی بر محور است: همنشینی و جانشینی و در حقیقت رابطه بین این دو محور است که قواعد دستور زبان را تعیین می کند. زبان در هر آن بر روی دو محور عمل می کند:

الف) محور همنشینی ، بر اساس روابط اجزای حاضر در پیام. برای بیان این خصوصیت، اصطلاح تباین  را به کار می برند و مثلاً می گویند که در جمله مذکور، نان با یک کیلو و به من بده در تباین است، همچنانکه واجهای /ن/ و / ا/ و /ن/ در تکواژ نان.

ب) محور جانشینی ، بر اساس روابط اجزای غایب از پیام. برای بیان این خصوصیت، اصطلاح تقابل را به کار می برند و مثلاً می گویند که نان با گوشت، یا یک با دو و همه اعداد دیگر (در همان جمله) در تقابل اند، همچنانکه واج /ب/ با /ن/ در دو واژه بده و نده، و واکه های کوتاه /a/ و /e/ در همین دو واژه در تقابل هستند. در حقیقت وجود غایب دو، سه و چهار و ... است که وجود حاضر یک را معنی دار می کند و نیز وجود غایب مجموعه واجهای فارسی است که به وجود حاضر /ب/ و واکه کوتاه /e/ معنی می بخشد.

یکی از ویژگیهای زبان این است که زبان بر خط جاری است و بنابراین دارای یک بُعد است (منظور از خط، خط نوشتاری نیست بلکه خط هندسی مدنظر است). کلمات زبان مانند حلقه های زنجیر به هم پیوسته اند و به توالی در پی هم می آیند و توالی کلمات تشکیل سطرها را می دهند. هر سطر یا به طور کلی زنجیر کلام از جایی آغاز می شود و به جایی پایان می یابد، پس اول، وسط و آخری دارد. درحالیکه نشانه های دیگر معمولاً چنین نیستند؛ مثلاً در علائم راهنمایی و رانندگی نمی توان گفت که آغاز کجا و انجام کجا و خط سیر کدام است. این خصوصیت خطّی زبان از خصوصیت صوتی آن ناشی می شود. ِیعنی زنجیر کلام جبراً در زمان جاری است و زمان چنانکه می دانیم دارای یک بُعد است. به عبارت دیگر، آحاد زبان، چه حرفها و چه واژه ها همزمان و مقارن نیستند؛ یعنی نمی توان آنها را یک جا و با هم تلفظ کرد. ما ناگزیریم آنها را در پی هم بیاوریم یعنی حتماً باید یکی بر دیگری مقدم باشد.  ما ناچاریم که واحدهای زبان (گفتاری) را به توالی یکدیگر در خط زمان جاری کنیم وشنونده هم آنها را به توالی می شنود. اما مثلاً در پرده نقاشی چنین نیست. درست است که نقاش اجزای پرده خود را متوالیاً نقش کرده است، لیکن بیننده آن را یکجا و یکباره می بیند؛ و اگر هم دقت خود را متوالیاً معطوف یکایک اجزای آن کند، حتماً لازم نیست که این خط توالی تابع خط توالی نقاش باشد؛ وانگهی اگر این خط توالی را هم تغییر دهد و از نقطه دیگری به تماشا آغازد و به نقطه دیگری برسد باز در مفهوم کلی پرده تغییری به بار نمی آید.در صورتی که در مورد زبان چنین نیست: شنونده یا خواننده لزوماَ باید همان خط سیر گوینده یا نویسنده را دنبال کند؛ و اگر از خط سیر دیگری برود، مثلاً سطور را از پایین صفحه به بالا یا حروف کلمه را به طور معکوس یا در هم بخواند، شک نیست که مفهوم کلی عبارات و رابطه کلمات را یا درک نخواهد کرد یا به گونه دیگر درک خواهد کرد. به همین سبب است که مثلاً زین با نیز و زیبا با بازی و جنگ با گنج فرق دارد، گرچه هر جفت دارای اجزای یکسان است. 

زبان گفتاری در بُعد زمان و زبان نوشتاری در بُعد مکان جریان دارد. هنگام تبدیل گفتار به نوشتار از بعد زمان به مکان می رویم و این تبدیل بعد یک امکان برای ما به وجود می آورد: امکان بازگشت به عقب زیرا در زمان نمی توان به عقب بازگشت ولی در مکان می توان. یعنی کلمات زبان به محض تلفظ در فضا محو می شوند و نمی توان به الفاظ گفته شده بازگشت و آن را دوباره شنید مگر اینکه دوباره بیان شوند امّا در مورد کلماتی که نوشته می شوند چنین نیست و می توان بارها به عقب برگشت و مجدداً آنها را خواند.

اینکه آحاد و اجزای زبان بر طبق قواعد و موازینی- که در مجموع آنها را دستور زبان می نامند با همدیگر ترکیب می شوند تا بتوانند بر معانی دلالت کنند ناشی از همین خصوصیت خطی زبان است.

محور جانشینی یکی از راههای مقابله با محدودیت یک بعدی زبان است (جریان بر خط). اگر این محور وجود نداشت شاید کار زبان به تکرار جمله های از پیش ساخته محدود می شد و چون ذهن نمی توانست هزاران



حجم فایل: 165.1 کیلوبایت
قیمت: 6,000 تومان
دانلود فایل(کلیک کنید)
  • ۹۵/۱۲/۰۴
  • یحیی خالدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی